بازگشت کریمی به پرسپولیس یک اتفاق بزرگ و فرخنده است که میتوان آن را سورپرایز بزرگ لیگ دانست. مردی با ویژگی و تواناییهای فنی غیرقابل انکار که حضورش مایه دلگرمی و قوت قلب است و میتواند یک تنه همه مصائب و مشکلات را حل کرده و سرنوشت بازی را تعیین کند. ورای تمامی این پیشبینیهای هیجانانگیز، نکته مهم جایگاه کریمی در ترکیب پرسپولیس و قرار گرفتن او در پازل تاکتیکی تیم است.
کریمی ذاتاً یک فرمانده و یک هافبک تهاجمی محسوب میشود که به رغم تجربه بازی در پستهای مختلف از هافبک کناری، مهاجم نوک، مهاجم سایه و دو و حتی دفاع وسط، بیشترین و کاملترین بازدهی در پست هافبک تهاجمی دارد. پستی که البته در تمام فصل گذشته در اختیار محمد نوری بود. مردی که در این پست یکی از بهترینها و درخشانترینهای فصل بوده. مردی که آقای پاس گل لیگ و پرسپولیس لقب گرفته و در پست هافبک تهاجمی، بدل به آقای گل پرسپولیس شده. کارنامهای که با هر معیاری رشکبرانگیز است. بنابراین مردی با این عملکرد، قطعاً نباید و نمیتواند از ترکیب اصلی بیرون بماند. نوری البته برخلاف کریمی بازیکن چندپسته نیست و در سایر پستها تا حد یک بازیکن معمولی و خنثی تنزل میکند، بنابراین تنها گزینه موجود، بازی دادن توأمان کریمی و نوری است اما چرا و چگونه؟
1-4-1-4
این آرایش شاید منطقیترین سیستم موجود برای بازی کردن نوری و کریمی در کنار هم باشد. در این سیستم دو هافبک تهاجمی در کنار هم قرار میگیرند و باید با تقسیم وظایف میان هم طراحی حملات را برعهده بگیرند. کریمی – نوری در این پست میتوانند یک زوج جادویی را تشکیل دهند. به ویژه اینکه خصوصیات این دو کاملاً با یکدیگر متفاوت است. خلاقیت، هوش، استعداد و تکنیک کریمی وقتی در کنار قدرت پاسوری و دوندگی نوری قرار بگیرد، یک زوج کاملاً مخوف و ویرانگر را تشکیل خواهد داد که مهار آن غیر ممکن مینماید. قدرت تطابق بالای کریمی و نوری این امکان را فراهم میآورد که این دو ستاره خیلی زود با یکدیگر مچ و هماهنگ شوند. شاید کاملترین نسخه این سیستم را آرسنال بازی میکند. تیمی که با محوریت سسک فابرگاس و یک هافبک مکمل در کنار او نظیر سمیر نصری یا آرون رمزی و با یک هافبک دفاعی صرف نظیر دنیسلون یا آلکس سانگ مدرنترین و چشمنوازترین نسخه این سیستم را ارائه میدهد. پرسپولیس با کپیبرداری از این سیستم و ایرانیزه کردن آن با زوج نوری – کریمی میتواند یک ورژن آسیایی از آرسنال باشد.
1-1-4-4
یک سیستم مدرن اما پیچیده که این روزها آرام آرام در فوتبال روز دنیا جا افتاده و بسیار کاربردی و کلیدی است. در این سیستم 4 هافبک و یک فوروارد نقشهای ثابت آن هستند و میان مهاجم نوک و 4 هافبک، یک بازیکن آزاد و محوری قرار میگیرد، مردی با تواناییهای بالا و فوقالعاده که این اجازه را دارد به هر نقطه از زمین سرک بکشد و هر کجا که بخواهد، گام بگذارد و حصاری برایش وجود ندارد. پستی که کاملاً منطبق با تواناییهای علی کریمی است و اساساً برای او ساخته شده. ستارهای که هرگاه از قید و بندهای محدودکننده تاکتیکی آزاد شده، بهترین و درخشانترین عملکرد را داشته و بدل به ستاره غیرقابل مهار زمین شده است.
محمد نوری در این سیستم در صف 4 هافبک خطی و به عنوان پاسور نقش همیشگیاش را برعهده خواهد گرفت و علی کریمی یک گام جلوتر از او فرماندهی ماشین تهاجمی پرسپولیس را برعهده خواهد داشت. یک ترکیب ایدهآل و رویایی. شبیه آنچه که منچستر در فصل جاری در پارهای از اوقات اجرا کرد. در مدل منچستر، رونی بازیکن آزاد محسوب میشد و پشت سر او به تناوب اسکولز، گیگز و حتی گاه کریک و پارک نقش بازیساز را برعهده میگرفتند. تیم سرالکس با اجرای موفق همین شیوه در فصل جاری جام قهرمانی را بالای سر برد و تا فینال چمپیونزلیگ پیش رفت. برزیل مانومنزز نیز با همین شیوه بازی میکند. منزز نقش بازیکن آزاد خود را به روبینیو سپرده و بازیساز تیمش نیز الانو و یا رامیرس هستند و با این شیوه میخواهد کوپا آمریکا را در آرژانتین فتح کند. پرسپولیس میتواند نسخه ایرانی منچستر 2011 باشد. علی کریمی در نقش رونی و محمد نوری در نقش اسکولز چه مقایسه دلپذیری!