سفارش تبلیغ
صبا ویژن
و مردى از او خواست تا ایمان را به وى بشناساند ، فرمود : ] چون فردا شود نزد من بیا ، تا در جمع مردمان تو را پاسخ گویم ، تا اگر گفته مرا فراموش کردى دیگرى آن را به خاطر سپارد که گفتار چون شکار رمنده است یکى را به دست شود و یکى را از دست برود . [ و پاسخ امام را از این پیش آوردیم و آن سخن اوست که ایمان بر چهار شعبه است . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :1
کل بازدید :42794
تعداد کل یاداشته ها : 62
103/10/2
12:27 ع
داد مى زنم خداى من
عزیز و وجود تن
از تو دارم یه خواهشى
مى خوام ازت نوازشى
یه تیم دارم سرخ و قشنگ
با بازیهاى رنگارنگ
مى خوام ازت گل بزنن
روشادى ها پل بزنن
پیروزى، پرسپولیس بشه
با گل و سبزه خیس بشه
تا پرسپولیس مثل قدیم
با یاراى خوب و فهیم
دوباره قهرمان بشه
قلب ماها جوون بشه
------------------------
مریم حیدرزاده

__________________
به قدرت خدای درونم, جهانم به همان زیبایی و شگفتیست که می خواهم...و من دیگر کلمه ای ازناتوانی، درد، و درماندگی نخواهم گفت ونخواهم نوشت...چون میتوانم...من حتی سعی هم نخواهم کرد!بلکه انجام خواهم داد...
پرسپولیس،کلمه ای یونانی وبه معنای تخت جمشید است.وتنهانامی که هوادارن واقعی سرخپوشان تهران آن رابه رسمیت میشناسند.
در سال 1360 سازمان تربیت بدنی نام بولینگ عبدو را به مجموعه ورزشی شهید چمران تغییر داد و دفتر باشگاه به خوابگاه تبدیل شد. سازمان تربیت بدنی قصد داشت نام باشگاه را هم تغییر دهد اما بازیکنان در اعتراض به تغییر نام باشگاه، در بازی باهما در لیگ تهران حاضر نشدند و قهرمانی این مسابقات را از دست دادند.
در دی 1365، پرسپولیس تحت پوشش بنیاد مستضعفان قرار گرفت و مدیرعامل باشگاه اعلام کرد که نام باشگاه به «آزادی» تغییر خواهد کرد. بار دیگر بازیکنان برابر تغییر نام باشگاه مقاومت کردند و محمودخوردبین(سرپرست تیم)، به نمایندگی از پرسپولیس، از حضور در مسابقات انصراف داد.
پس از مدت کوتاهی بنیاد مستضعفان از باشگاه ‌داری انصراف داد و تربیت بدنی بار دیگر امتیاز پرسپولیس را در دست گرفت. در روز 27بهمن 1365 نام باشگاه با جلب موافقت بازیکنان، رسماً به «پیروزی» تغییر یافت. با این حال هنوز هم بیشتر مردم ایران این تیم را با نام پرسپولیس می‌شناسند.
مهندس علی آبادی(به قول طرف پدرورزش ایران!)درتوحیه به کارگیری نام پرسپولیس به جای پیروزی چنین میفرمایند:
نام باشگاه پیروزی را نباید نام دیگری عنوان کرد و افزود: ما این موضوع را به رسانه‌ها و باشگاه ابلاغ کرده‌ایم. مردم ما از شعار "استقلال، پیروزی و جمهوری اسلامی" خاطره‌ی خوشی دارند و به همین دلیل نباید نام پیروزی را فراموش کرد!!!

آیا شخصی که اصلی ترین شعار انقلاب اسلامی رانمیداند ویاتحریف میکند لیاقت پدری ورزش ایران را دارد؟!
اخیراظلم به باشگاه وهواداران پرسپولیس تکمیل شد وآدرس اینترنتی سایت باشگاه پرسپولیس ازwww.perspolis-club.ir به www.fcpiroozi.com تغییریافت.اینجاست که گویند:گل بودبه سبزه نیزآراسته شد!

ومسبب چنین امری شخص مدیرعامل فعلی پرسپولیس ومدیرمسئول روزنامه پیروزی است!
لوگوی باشگاه پرسپولیس برگرفته ازیکی از سرستونهای تخت جمشید است


که متاسفانه درموزه لوور نگه داری میشود!حال که اگرنگاهی به لوگوی باشگاه در سایت جدید باشگاه هم بیندازیم



لوگو همان لوگو وبرگرفته ازقسمتی از بنای تخت جمشید است وبنایی به نام پیروزی وجودخارجی ندارد!
حال مانمیدانیم مسئولین چه اصراری به کارگیری نام پیروزی به جای پرسپولیس دارند!

__________________

  
  

حمید شیرزادگان : 

19 اسفند 1319 در تهران متولد شد.پیراهن تیم ملی را در 19 سالگی بر تن کرد.سال 38 در مسابقات مقدماتی المپیک 1946 توکیو با هفت گل آقای گل شد.چهارده بازی ملی در کارنامه خود دارد و در سال 1345 از بازیگری در تیم ملی خداحافظی کرد.بهترین بازی زندگی ورزشی او مقابل عراق در مسابقات مقدماتی المپیک 1954 بود که سه گل از چهار گل ایران را به ثمر رساند.


همایون بهزادی : 

همایون سر طلایی سال 1320 در خرم آباد به دنیا آمد و سال 46 از شاهین به پرسپولیس آمد.بهزادی تا پایان دوران بازیگری خود (1352) به پیراهن پرسپولیس وفادار ماند.وی علاوه بر سی و هشت بازی ملی،چهل بازی تیم منتخب تهران را در برابر رقبای خارجی همراهی کرد.بهزادی در دیدار معروف پرسپولیس – استقلال 52 با بازوبند کاپیتانی سه بار دروازه آبیها رو فرو ریخت.مصدومیت در همین بازی بعث خداحافظی او از فوتبال شد.ضمن آنکه در اوایل سال 53 مدتی جایگزین آلن راجرز سرمربی پرسپولیس شد.


 

مهراب شاهرخی : 

در سال 1322 اهواز متولد شد و به عمو مهراب و بمب سیاه فوتبال ایران شهرت یافت.او هم یک شاهینی بود که از دارایی به پرسپولیس آمد.از سال 56 به مدت چهار سال مربی پرسپولیس شد.شانزده بازی ملی در کارنامه اش داشت.با بازی در فیلم علفهای هرز به دومین هنرپیشه سینمایی پرسپولیس بعد از عزیز اصلی تبدیل شد و در سال 71 درگذشت.


 

جعفر کاشانی : 

اول فروردین 1323 در تهران به دنیا آمد.از شاهین به پرسپولیس پیوست و سومین کاپیتان تاریخ این تیم شد.شش سال و نیم به طور مستمر پیراهن تیم ملی را بر تن کرد.اولین بازی او سال 47 و آخرین بازی ملی اش در سال 53 انجام شد.تعداد بازی های ملی او به 38 رسید و آخرین بازی باشگاهی اش 27 آذرماه سال 53 مقابل استقلال برگزار شد تا در سی سالگی برای همیشه از فوتبال خداحافظی کند.


 

حسینعلی کلانی : 

زهردارترین مهاجم نسل اول تاریخ پرسپولیس در سال 1323 در تهران متولد شد و سال 46 از شاهین به پرسپولیس آمد.همین سال پیراهن تیم ملی را در 23 سالگی به تن کرد و سال 52 با تیم ملی خداحافظی نمود. بهترین بازی او سال 51 در جام ملت های آسیا بود که سه گل ایران را وارد دروازه عراق کرد.


 

ابراهیم آشتیانی :

چهارمین کاپیتان تاریخ پرسپولیس آذرماه 1325 در تهران به دنیا آمد و از شاهین راهی پرسپولیس شد.در سال 1350 و در سن 25 سالگی به عنوان مرد سال فوتبال ایران انتخاب شد.37 بازی برای تیم ملی انجام دادو دوبار قهرمان جام ملتهای آسیا را با این تیم بدست آورد و یک بار بهترین بازیکن جام ملتهای آسیا شد.سال 53 در دیدار با کره جنوبی از تیم ملی خداحافظی کرد و سال 55 هم پیراهن پرسپولیس را از تن بیرون آورد.


علی پروین :

پروین پایدارترین پرسپولیسی تاریخ پرسپولیس است.سال 1348 و در 23 سالگی به پرپسولیس آمد و هجده سال پیراهن این تیم را بر تن کرد و سال 66 با دنیای بازیگری بدرود گفت.شماره هفت پرسپولیس او در پرسپولیس مهروفترین شماره فوتبال ایران شد.در سال 1972 و 1976فهرمان جام ملتهای آسیا شد و در سال 1974 قهرمانی بازیهای آسیایی را جشن گرفت.در حام حهانی 1978 آرژانتین کاپیتان تیم ملی ایران بود.بیست و دوم اسفند 58 برای هشتاد و دومین و آخرین بار پیراهن تیم ملی را بر تن کرد.سالهای 61 و 63 آقای گل تهران شد آن هم در 38 سالگی! پروین در سن چهل و یک سالگی و در سال 66 برای آخرین بار پیراهن پرسپولیس را بر تن نمود.

 


 

رضا وطن خواه : 

در سال 1325 در تهران به دنیا آمد.از همان سال اول تشکیل پرسپولیس به جمع سرخپوشان پیوست و ده سال بعد در سن 31 سالکی از فوتبال خداحافظی کرد.در بازیهای جام عمران و در بیستم شهریور 49 پیراهن تیم ملی را در مقابل ترکیه بر تن کرد.او همچنین در سال 1365 همراه مرحوم دهداری مربیگری ایران را بر عهده داشت.


 


صفر ایرانپاک :

سال 1325 در اهواز متولد شد و سال 49 پیراهن پرسپولیس رو بر تن کرد و برترین گلزن این تیم در دهه 50 شد.شش گل ملی در پرونده او دیده می شود.او در مجموع دوازده بار حضور در دیدار پرسپولیس و استقلال هفت بار برای پرسپولیس گلزنی کرد و در سال 59 بعد از ده سال حضور در جمع سرخپوشان از فوتبال خداحافظی کرد.




محمود خردبین :


در سال 1327 متولد شد و در سال 1348 به پرسپولیس آمد و دوارده سال متوالی پیراهن سرخ این تیم را بر تیم کرد.او از آن پس تا سال 85 به جز یک دوره چهار ساله سرپرستی پرسپولیس را در اختیار داشته است.او در سالهای 53 و 54 همراه پرسپولیس قهرمان شد و در سال 1360 در سن 33 سالگی از فوتبال خداحافظی کرد.


 


سید محمد پنجعلی :

سال 1334 به دنیا آمد و سال 56 به جمع سرخپوشان پیوست.اولین بار فروردین 57 پیراهن تیم ملی را بر تن کرد و در مهر ماه سال 70 در دیدار با الجزایر از تیم ملی خداحافظی کرد.تعداد بازیهای ملی او از 41 تجاوز نمی کند.او در ابتدای لیگ 73 و در سن سی و نه سالگی از فوتبال خداحافظی کرد.



حمید درخشان :


 سال 54 و در سن 17 سالگی از مزدا به پرسپولیس آمد.چهاردهم شهریور 59 برای اولین بار پیراهن تیم ملی را در مقابل امارات بر تن کرد.بازیگردان ایران در جام ملتهای 1986 بود و سال بعد به عنوان بهترین بازیکن سال ایران انتخاب شد.او چهارده سال از تیم ملی دور بود ولی در سال 69 با حضور پروین به تیم ملی برگشت و در سال 1993 و در سن 35 سالگی از فوتبال خداحافظی کرد.

 


 

ناصر محمدخانی :

فوتبال را در راه آهن آغاز کرد و سال 60 با درخشش در بانک ملی آقای گل تهران شد تا به عنوان برترین مهاجم فوتبال کشور مطرح شود.در زمستان سال 60 جوان 22 ساله به پرسپولیس آمد و یکسال بعد بیست گل برای این تیم زد.سال 61 به تیم ملی دعوت شد و سال 63 در دوازده بازی این تیم زننده سیزده گل بود.25 بازی ملی و 18 گل زده کارنامه او را در تیم ملی است و پنجمین گلزن برتر تاریخ فوتبال ایران به شمار می آید.


فرشاد پیوس :

گلزنترین بازیکن تاریخی پرسپولیس که لفب آقای گل را با خود به یدک می کشد در سال 1340 متولد شد.20 سال بعد زیر نظر ناصر ابراهیمی در راه آهن شوکوفا و سه سال بعد با پیراهن این باشگاه به تیم ملی دعوت شد.اواخر سال 64 به پرسپولیس آمد و درهمان سال آقای گل تهران شدو دو سال بعد نیز با زدن 13 گل ای عنوان را تکرار کرد.سال 68 به قطر رفت و سالهای 69 و 70 دو بار دیگر آقای گل تهران شد.دوبار نیز در سال 70 و 73 با 11 و 20 گل آقای گل لیگهای دوره اول و چهارم آزادگان شد.در طول 12 سال حضور در پرسپولیس نزدیک به 150 گل زد.اولین بازی ملی را در سال 63 و آخرین بازی را در سال 73 انجام داد.او 38 بازی ملی دارد و بیستم تیرماه 76 در دیدار مقابل استقلال از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.


 


محمدحسن انصاری فرد :

اول مهرماه 1340 در تهران متولد شد و از شاهین فوتبالش آغاز کرد.در سال 58 اولین بازی خود را برای سفید و سیاه پوشان شاهین انجام داد و چند سالی را در تکاور بازی کرد.در بهمن سال 64 به پرسپولیس آمد و هفت سال مرد ثابت سرخپوشان بود.او در سال 66 به عنوان مرد سال فوتبال ایران انتخاب شد ولی در کمال تعجب آن سال به تیم ملی راه پیدا نکرد! حساس ترین گل او سال 70 در مسابقات جام در جام باشگاه های آسیا وارد دروازه المحرق بحرین شد تا پرسپولیس قهرمان آسیا شود.18 بازی و سه گل کارنامه او در تیم ملی است.

 


احمدرضا عابدزاده :

سال 1345 در آبادان به دنیا آمد و با تام اصفهان به شهرت رسید.در 19 سالگی و در بهمن سال 64 پیراهن تیم ملی را برای اولین بار مقابل رومانی بر تن کرد.او پس از سه فصل بازی در استقلال و یک فصل بازی در سپاهان در سال 73 به پرسپولیس آمد.اولین بازی اش برای پرسپولیس مقابل ملوان برگزار شد.پس محرومیتی که در دیدار با استقلال نصیبش شد مجددا به تیم ملی برگشت و در جام ملتهای 96 امارات با گرفتن ضربات پنالتی ایران را سوم کرد و در مسابقات مقدماتی جام جهانی مقابل استرالیا و ژاپن به یاد ماندنی ترین بازی های خود را به نمایش گذاشت.اوج کار او در بازی های جام جهانی مقابل آمریکا بود.عابدزاده 79 بازی ملی دارد.


 


افشین پیروانی :

در خانواده ورزشکار متولد شد.سال 67 برای گذراندن خدمت سربازی به تهران آمد.دو سال برای ژاندارمری بازی کرد و اولین تیم المپیک ایران را به همراه چند بازیکن دیگر تشکیل دادند.او در سال 71 در سن بیست و سه سالگی به تیم ملی دعوت شد.از سال 74 تا 76 مرد ثابت تیم ملی بود.او 48 بازی ملی دارد.


 


حمید استیلی :

سال 1346 در تهران متولد شد.از سال 63 در ترکیب اصلی پاس جای گرفت و هشت سال بعد با کش و قوس های فراوان به پرسپولیس آمد.با جدایی پروین در سال 72 از پرسپولیس نغمه جدایی سر داد و در سال 77 مجددا به پرسپولیس بازگشت.او در سال 68 توسط پروین به تیم ملی دعوت شد و در دیدار با شوروی سابق اولین بازی خود را انجام داد.او 80 بازی ملی دارد و گل او به آمریکا در جام جهانی فرانسه به عنوان خاطره شیرین در ذهن تمام ایرانیان ماندگار است


 


علی دایی :

سال 1348 در بیله سوار اردبیل چشم به جهان گشود.بعد از طی کردن سلسله مراتب به تاکسیرانی تهران آمد و با بانک تجارت به شهرت رسید.او در تابستان 73 به پرسپولیس آمد.اما مصدومیت در بازی با بحرین او را برای مدت ها خانه نشین کرد.در بازگشت در سال 1996 با زدن 22 گل عنوان بهترین گلزن جهان را از آن خود کرد و بعد از یکسال حضور در قطر راهی آلمان شد و در تیم آرمینیا بیله فلد و سپس بایرن مونیخ و هرتابرلین بازی کرد.او در سال 1999 به عنوان بهترین بازیکن سال آسیا انتخاب شد.او هم اکنون برترین گلزن تاریخ فوتبال ملی در جهان است.


 


کریم باقری : 

کریم باقری متولد 24 فوریه 1974 تبریز. او سابقه پس از حضور در ایلدرم و تراکتورسازی تبریز به کشاورز تهران پیوست و سپس در سال 75 راهی پرسپولیس تهران شد. او بعد از 2 سال حضور در پرسپولیس به آرمینیا بیله فلد آلمان رفت تا به همراه علی دایی و خداداد عزیزی نخستین نسل بازیکنان لژیونر ایرانی باشند. او بعد از آرمینیا، در النصر امارات، چارلتون انگلستان و السد قطر را نیز تجربه کرد و در سال 81 به پرسپولیس بازگشت. او هم اکنون کاپیتان پرسپولیس نیز هست.
در عرصه ملی کریم باقری در طول 8 سال 80 بازی ملی و 47 گل زده دارد که از این حیث در میان هافبکهای ایران رکورددار است. مهمترین گل ملی او در 8 آذر 76 مقابل استرالیا به ثمر رسید که پایه گذار صعود به جام جهانی 98 فرانسه بود و تجربه بازی در بزرگترین رویداد جهانی را کسب کرد. او آخرین بازی ملی خود را در تهران مقابل تیم ملی ایرلند در مقدماتی جام جهانی 2002 تجربه کرد. او در سال 97 دومین گلزن برتر جهان با 20 گل لقب گرفت.


 

علی کریمی :

وقتی در مسابقات فوتسال سال 76 برابر استقلال و در فینال چندین بار و به طور زیبا به استقلال گل زد خود را به عنوان یک پدیده نوظهور به فوتبال ایران شناساند.کریمی در ابتدای فصل 77 به پرسپولیس آمد.حساسترین گل او برای پرسپولیس در بازی جنجالی سال 80 پرسپولیس استقلال بود که در دقایق پایانی مانع شکست پرسپولیس شد.کریمی بعد از چند سال بازی در کشورهای عربی به تیم بایرن مونیخ آلمان پیوست که در این تیم هم چهره خوبی از به نماش گذاشت و بعد از حضور در قطر یک فصل دوباره برای تیم سرخپوش پایتخت بازی کرد .


  
  

آ.ث. میلان
آ.ث. میلان یکی از باشگاه‌های حرفه‌ای فوتبال ایتالیا است و مرکز آن در شهر میلان قرار دارد.

این باشگاه در ?? دسامبر سال ???? با نام «باشگاه کریکت و فوتبال میلان» به وسیله? «آلفرد ادواردز» و «هربرت کیپین» انگلیسی دایر شد و به دلیل انگلیسی بودن مؤسسان اسم باشگاه به جای میلانو (تلفظ ایتالیایی) میلان نام گرفت. پس از چند سال و در پی درگیری بین بازیکنان بازیکنان خارجی از تیم جدا شدند و تیم اینترنشنال (یا به قول ایتالیایی‌ها «اینترناسیونال») را دایر کردند که اکنون با نام اینتر میلان شناخته ما شود.

با شکوه‌ترین دوران باشگاه به دهه? ???? و ابتدای ???? بود که سه جام باشگاه‌های اروپا (????.????.????) از آن این تیم شد.و در همان زمان میلان ?? بازی را بدون شکست پشت سر گذاشت. در سال ???? میلان اسکودتو (سری آ) را بدون حتی یک شکست به دست آورد.این اتفاق را تا کنون هیچ تیم دیگری تکرار نکرده است.

نام مستعار تیم «روسونری» است (قرمز و مشکی پوشان) و ورزشگاه فوتبال این تیم سن سیرو (یا به قول اینترها جوزپه مه آتزا) است و برلوسکونی (مالک باشگاه و رئیس جمهور ایتالیا) تصمیم دارد که باشگاه جداگانه ایی از اینتر برای تیم خود بسازد.

لباس اول تیم بلوز راه راه مشکی و قرمز همراه با شورت مشکی (یا در بعضی اوقات سفید) و لباس دوم بلوز و شورت سفید است.

شاید بدترین خاطره? همه? میلانیها شکست در برابر لیورپول در ضربات پنالتی در فینال باشگاه‌های ???? بود که بعد از شکست ?-? لیورپول در نیمه? اول برای تیم رقم خورد.این اولین باری بود که میلان فینال را با لباس سفید باخت. سر مربی کنونی میلان کارلو آنجلوتی (معروف به کارلتو) است. یکی از محبوب‌ترین بازیکنان دهه? اخیر میلان پائولو مالدینی پسر چزاره مالدینی بوده است.

تاریخچه
این باشگاه، در ابتدا به عنوان باشگاه کریکت، توسط دو انگلیسی تبعیدی رانده شده از ناتینگهام انگلستان به نام های آلفرد ادواردس و هربرت کیلپین در سال ???? تاسیس(پایه گذاری) شد.به دلیل خاستگاه این باشگاه، از تلفظ انگلیسی نام شهر میلان، به جای تلفظ ایتالیایی این شهر(میلانو) در نام این باشگاه استفاده شده است. آث میلان اولین عنوان قهرمانی خود در جام قهرمانی ایتالیا را در سال ???? بدست آورد. در سال ????، این باشگاه ایجاد شکاف در خود را به دلیل اختلافات داخلی در موضوع امضای قرارداد با بازیکنان خارجی تجربه کرد، که این موضوع باعث تشکیل باشگاه دیگری در شهر میلان به نام اینتر میلان شد. آنها با به دست آوردن مقام قهرمانی در جام باشگاه های اروپا با پیروزی بر تیم بنفیکا پرتقال در مرحله پایانی سال ????، مقبولیت جهانی خوذ را ضمانت کردند. آنها همچنین با تکرار قهرمانی در سال ????، موفق به کسب عنوان قهرمانی در جام بین قاره ای(جام باشگاه های جهان امروزی) در همین سال شد. با استعفای جیانی ریورا، دوران فرود این باشگاه شروع شد که در نهایت با رسوایی توتونرو در سال ???? و سقوط به سری ب باشگاه های ایتالیا به دلیل مجازات(برای اولین بار در تاریخ مسابقات(به دلیل شرط بندی باشگاه و پرداخت رشوه به بازیکنان و مقامات باشگاه برای تغییر نتیجه)، به اوج خود رسید. آنها بعد از آن سریعاً خود را به سری آ رساندند ولی آنها مجدداً در فصل ??-?? با قرارگیری در منطقه خطر سری آ، به سری ب بازگشتند. در سال ????، سیلویو برلوسکونی، این باشگاه را خریداری کرد و بلافاصله مبالغ هنگفتی را در این باشگاه سرمایه گذاری کرد، که این سرمایه گذاری باعث به خدمت گرفتن آریگو ساچی به عنوان سرمربی و بازیکنانی همچون مارکو فن باستن،روود گولیت و فرانک رایکارد شد، که این دوره، دوران شکوفایی مجدد این باشگاه، با قهرمانی متوالی هفت دوره لیگ سری آ، پنج جام قهرمانی باشگاه های اروپا و سه جام بین قاره ای بود.

در فصل ????-????، به دلیل رسوایی سری آ در سال ????، از این باشگاه، ?? امتیاز کسر شد و این باشگاه از حضور در جام قهرمانان باشگاه های اروپا منع شد، که این حکم بعداً کاهش پیداکرد(به کاهش هشت امتیاز و حضور در جام قهرمانان باشگاه های اروپا).


  
  



در هر جام‌جهانی به‌طور متوسط 40 دروازه‌بان درون دروازه‌ها می‌ایستند.از این جمع برخی با واکنش‌های حیرت‌انگیز تماشاگرانی که به هوای دیدن گل از صندلی برخاسته بودند را بی دستاورد به جای خود باز می‌گردانند؛ برخی نیز دسته‌گل‌هایی به آب می‌دهند که باور آن حداقل در لحظه اول ممکن نیست. نکته جالب اینکه اکثر دروازه‌بان‌های موفق در تیم‌هایی بازی می‌کنند که طراح لوازم ورزشی آن آدیداس است و دروازه‌بان‌های ضعیف و گل‌های خجالت‌آور هم محصول غیر‌آدیداسی‌هاست. آیا این یک ضد تبلیغ علیه توپ مسابقات است؟


دروازه‌بان‌های برتر جام تا اینجای رقابت‌ها را مرور می‌کنیم. قبل از هر چیز باید یاد‌آور شد که بجز این پنج نفر گلرهایی بودند که می‌توانستند در این لیست قرار بگیرند.هاندانوویچ، خونه، کاواشیما و... اما این 5 نفر در طول مسابقات چیزدیگری نشان دادند.

1)ادواردو کاروالیو/ پرتغال: پیش از آغاز مسابقات انتظارات از ادواردو حد‌اکثر در‌این سطح بود که گل‌های ویتور بایایی نخورد. نگاهی به فهرست شش دروازه بان پرتغال در دو سالی که کرش به این تیم آمده، دلیل این مدعاست. شاید تنها کشور صاحب فوتبالی که موریرا و هیلاریو بتوانند در آن بازی کنند، همین پرتغال یا انگلستان باشد! خط دفاعی پرتغال برخلاف آمار بسیار پایین گل‌های خورده‌اش چندان عالی نبود و همین موضوع فرصت را به ادواردو داد تا در بازی مقابل ساحل‌عاج و کره‌شمالی دروازه خود را با یکی دو واکنش بسته نگه دارد. اوج هنر وی بازی با برزیل بود که در آخرین ثانیه‌ها ضربه منحرف شده رامیرس را به شکلی زیبا مهار کرد. بازی با اسپانیا هم که دیگر یک شاهکار به تمام معنا برای او بود. بیش از 5 موقعیت گل مسلم اسپانیایی‌ها با واکنشهای ادواردو از بین رفت تا احتمال اینکه این دروازه‌بان برنده تندیس با ارزش لئویاشین شود اصلا کم نباشد.

2) وینسنت انیاما/ نیجریه: دروازه‌بانی که در هر سه بازی مرحله گروهی بهترین بازیکن زمین شود و تیمش به مرحله بعد نرود موجود بدشانسی است. انیاما که در سال 2004 از یک تصادف شدید جان سالم به در برد، این‌بار نتوانست از ناتوانی بازیکنان نیجریه فرار کند. او در بازی با آرژانتین شش مهار توپ داشت که چهار مورد آن از لیونل مسی بود و یکی از آنها بی‌شک برترین واکنش جام خواهد شد. او گلزن خوبی هم هست و در و باشگاه‌های قبلی خود 20 بار موفق به گلزنی شده که اغلب آنها از روی نقطه پنالتی بوده است. سن و سال این دروازه‌بان به شکلی است که باید منتظر حضورش در سطح اول فوتبال اروپا بود.

3) فرناندو موزلرا/ اوروگوئه:اوروگوئه‌ای‌ها همیشه دروازه‌بانانی بهتر از سایر تیم‌های قاره‌شان داشته‌اند. کارینی، ویرا، آلوز و حالا موزلرا. او در 5 بازی اوروگوئه تا این لحظه تنها دو گل خورده که البته روی هر دوی آنها کمی مقصر بود اما سوپر‌واکنشهای وی باعث می‌شود از این اشتباهات 10،20 درصدی چشم‌پوشی کنیم. در مرحله گروهی لوگانو و گودین در خط دفاعی کمتر مجال خودنمایی به بازیکنان حریف و بالطبع موزلرا را می‌دادند اما با مصدومیت این دو در ادوار حذفی موزلرا توانست خودی نشان دهد. دستهای وی در بازی غنا نقشی کمتر از دستان سوارز نداشت. او دو پنالتی و n موقعیت گل را مهار کرد!

4) مانوئل نوئر/ آلمان: رنه آدلر در بازی‌های ملی خود کمی نامطمئن نشان داده بود و مصدومیت وی در نهایت به فوتبال آلمان کمک کرد، چون مانوئل نوئر با چند واکنش دیگر می‌تواند دستکش طلایی را از دستان ادواردو خارج کند. او تنها 23 سال سن دارد و آلمانی‌ها با خیالی آسوده از درون دروازه‌شان حداقل تا 10 سال آینده صحبت خواهند کرد. نوئر بر خلاف لمان و کان که در بازی با پا ضعیف بودند، بازی با پای بی‌نقصی دارد و قدرت ضربات وی اعجاب‌آور است. پاس گل او به کلوزه در بازی با انگلستان را که به یاد دارید؟

5) خوستو ویار/ پاراگوئه: چیلاورت برترین دروازه‌بان تاریخ پاراگوئه است و به نظر نمی‌رسد خللی به این برتری وارد شود. با این حال خوستو ویار در درون دروازه یک مهره بسیار قابل اعتنا نشان داد و به مانند همتای اوروگوئه‌ای خود تنها دو گل در این جام دریافت کرد. این موضوع را هم باید مد‌نظر داشت که در خط دفاعی پاراگوئه، تنها آلکاراز مهره‌ای قابل اعتنا بود و باقی مسئولیت‌ها روی دوش کاپیتان ویار قرار داشت. در جام‌جهانی 2006 او کمتر از 500 ثانیه بازی کرد و خیلی زود به دلیل مصدومیت جای خود را به بوبادیا داد. حضور پاراگوئه در یک چهارم نهایی بدون کمک ویار میسر نبود.
* * * * *
در نقطه مقابل این 5 نفر، دروازه‌بانانی هم بودند که در این جام عملکرد افتضاحی داشتند. البته امثال ری میونگ گوگ، مارکتی و شوارتزر دروازه‌بانانی بودند که در مجموعه بد تیمشان عملکرد بدشان توجیه‌پذیر به نظر می‌رسد اما از رابرت گرین، دیوید جیمز و هوگو یوریس انتظاری بیش از این می‌رفت.

1) اسکار پرز/ مکزیک: ترکیب اولیه خاویر آگیره در بازی افتتاحیه باعث شد امید نتیجه گرفتن در این جام از مکزیک رخت ببندد. خیلی‌ها در ابتدا تصور می‌کردند اسکار پرز دعوت شده تا تجارب (!) خود را در اختیار ممو اوچوآی جوان قرار بدهد اما بازی کردن او باعث انگشت به دهان شدن مکزیکی‌ها شد. هر توپی از خط دفاع مکزیک رد شد تور درازه را لمس کرد. هر پاس به عقبی که داده شد نصیب بازیکنان حریف یا حد‌اکثر توپ جمع‌کن‌ها شد و پرز اساسا حرفی برای گفتن نداشت.از دروازه بان 37 ساله‌ای که هیچ‌گاه در باشگاه خود یار ثابت نبوده انتظار بیش از این هم نمی‌رفت. او در حال حاضر تیم ندارد‌!

2) دیوید جیمز /انگلستان: چقدر جمله عادل فردوسی‌پور در وصف تیم‌ملی انگلیس زیبا بود، آنجا که گفت‌: « برای تیمی که دروازه‌بانش 40 ساله باشد و نامش هم دیوید جیمز باشد، حضور در یک‌هشتم‌ نهایی دستاورد خوبی است.» برای دیوید جمیز هم می‌توان بخش عمده از توضیحات اسکار پرز را نوشت و اضافه کرد که در بازی با آلمان او روی سه گل از چهار گل بازی مقصر بود.

3) فوزی شوشی/ الجزایر: شوشی در بازی با اسلوونی کاری کرد که همه پیش‌بینی‌ها غلط از آب در بیاید. از همان 20 دقیقه اول بازی مشخص بود که این بازی گلی نخواهد داشت اما شوشی با اشتباه خود تمام پیش‌بینی‌ها را بر هم زد. دیوید جیمز و هوگو یوریس و پرز به دلیل کلکسیونی از اشتباهات در اینجا هستند اما شوشی با تنها یک صحنه توانست به اینجا بیاید.

4) رابرت گرین/ انگلستان: دعوت گرین به تیم‌ملی در شوره‌زار دروازه‌بان های خوب انگلیسی اصلا عجیب نبود. اشتباه او در دفع شوت کلینت دمپسی اولین اشتباه دروازه‌بان‌ها در جام‌جهانی 2010 لقب گرفت تا سرنوشت بازی عجیبی را با کاپلو انجام داده باشد. مربی‌ای که روزگاری بوفون را درون دروازه تیمش می‌دید، آبیاتی را روی نیمکت داشت و کارینی را به تیم‌های دیگر قرض می‌داد، امروز باید از میان گرین و هارت و جیمز یکی را انتخاب کند. بد، بد‌تر و بد‌ترین!

5) هوگو یوریس‌/ فرانسه: از چهار نفر قبلی در شروع جام‌جهانی انتظار زیادی نمی رفت اما از هوگو یوریس به عنوان یکی از پدیده‌های احتمالی این جام یاد می‌شد. همه او را یکی از کاندیداهای برترین دروازه‌بان جام‌‌جهانی می‌دانستند اما سرنوشت تیم‌ملی فرانسه به نوعی به سرنوشت او هم تبدیل شد. یوریس در هر بازی دو، سه اشتباه مبتدیانه می‌کرد و شانس آورد که تنها یکی از این اشتباهات منجر به گل شد. مسی لیون هم مانند مسی بارسلونا در جام جهانی 2010 انتظارات را بر آورده نکرد


  
  

محسن خلیلی


نام : محسن
نام خانوادگی : خلیلی
تاریخ تولد : 25 بهمن سال 1359
محل تولد : تهران ( منطقه نازی آباد )
باشگاه های قبلی : پاس - جوانان شریعتی - بانک ملی - سایپا
تعداد بازی ملی : 3 بازی

او یک خواهر و یک برادر دارد که خودش فرزند وسط خانواده است .
محسن در دوران طفولیت نیز عاشق فوتبال بوده وفوتبال خودرا در زمین های خاکی نازی آباد آغاز کرد.
سطح تحصیلاتش دیپلم است و مجرد است و به زودی قصد ازدواج نیز دارد .
محسن آدم پول دوستی نیست اما معتقد است پول تا جایی که باعث زندگی خوش و بدون دغدغه باشد خوب است .
محسن خلیلی در یک خانواده تماما استقلالی متولد شده است و به گفته ی خودش تنها او بوده که از دوران بچگی علاقه زیادی به پرسپولیس داشته و تمامی بازی های این تیم بزرگ را نگاه می کرده و حتی برای بازی های حساس این تیم نیز به استادیوم می رفته .
تمام کسانی که محسن را ازنزدیک دیده اند معتقدند خیلی آدم خوش اخلاق و شوخ طبعی است و معمولا خودش را برای کسی نمی گیرد و معتقد است از همین مردم است که به این محبوبیت رسیده است .
محسن سقف آرزوهایش بازی در تیم های رئال مادرید و بارسلونا است .
از بین مهاجمان زمان خود از فرشاد پیوس الگو برداری می کند و خیلی ها نیز معتقدند محسن فرشاد جدید پرسپولیس است .
استیل این بازیکن سبک بازی اش تکنیکش و حتی نوع زدن ضربات آخرش و از همه مهمتر شم گلزنی بالایش باعث شده خیلی ها اورا آقای گل تازه پرسپولیس بنامند . حتی اگر بخواهیم خرافاتی نگاه کنیم این دو بازیکن در یک منطقه زندگی می کردند و از همان جا نیز فوتبالیست شدند و به احتمال زیاد باید منتظر پوشیدن پیراهن شماره 17 از سوی این بازیکن به یاد فرشاد آقای گل باشیم .
محسن خلیلی سابقه ی آقای گلی را نیز دارد . چند سال پیش او به همراه جواد کاظمیان در یک تیم بازی می کرد و آنجا آقای گل مسابقات شد .
شباهت بزرگ دیگر محسن خلیلی با فرشاد پیوس گلزنی به تیم استقلال است . فرشاد پیوس نیز معمولا در دربی ها و با پیراهن پرسپولیس به استقلال گل میزد . همچنین در تیم های دیگر و حتی تیم های عربی نیز سابقه باز کردن دروازه استقلال را دارد .
هیچ کس فصل پیش را فراموش نمی کند که محسن با زدن سه گل به استقلال قهرمانی را از اردوی آبی ها به خانه ی سایپا برد و تقدیم علی دایی کرد .
دردربی شصت و سوم نیز هنگامی که آبی ها خود را برنده ی بازی فرض می کردند محسن با یک ضربه ی سر دقیق تور دروازه ی آنها را به لرزه در آورد تا ثابت شود اویک پرسپولیسی واقعی است و گربه سیاه همیشگی آبی ها است بازیکن محبوب من بعدازباقری.بعد از3.4تاگلاش حسابی گریه کردم
ساده وطوفانی اما بی حاشیه.
تک به تک براش گل خالی بود!کم شوت میزد اما شوتاش کارلوسی بود!یا به تیرک میخورد یا دروازه بان ناقص دفعش میکرد!
"محسن تاج سوراخ کن""محسن رفت وبرگشت""قاتل آبی ها"ازالقاب اوست.
راستی شادیهای بعدازگلش هم عین گلاش "معرکه" بود


This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 800x700.







  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >